سفارش تبلیغ
صبا ویژن
براى پاسبانى بس بود مدت زندگانى . [نهج البلاغه]
گروه آموزشی ابتدایی شهرستان خمینی شهر
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 31641
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 1
  • مقاله همکاران

  • نویسنده : گروه آموزشی ابتدایی شهرستان خمینی شهر:: 88/12/25:: 1:1 عصر

    مقاله های همکاران

     

    موضوع:   ارزشیابی توصیفی

    مشخصات:

    نام و نام خانوادگی  حبیب اله درخشان   آموزگار پایه چهارم  دبستان مکتبی    

         فهرست مطالب:

    مقدمه--------------------------------------------------------------------------------4

    واژه ی ارزشیابی--------------------------------------------------------------------5

    هدف ارزشیابی-----------------------------------------------------------------------5

    ارزشیابی سنتی و یادگیری---------------------------------------------------------8

    ارزشیابی توصیفی و یادگیری--------------------------------------------------------9

    نتیجه گیری کلی---------------------------------------------------------------------13

    ارائه پیشنهاد-----------------------------------------------------------------------13

    منابع-------------------------------------------------------------------------------14

     

     مقدمه:

    عوامل متعددی در یادگیری تاثیر دارند که از آن جمله عامل ارزشیابی قابل ذوم بیشتری است زندگی انسان ازبدو تولد تا روز مرگ با ارزشیابی آمیخته است تمام کلمات مادر و پدر در بدو تولد و نوزادی فرزند خویش ارزشیابی است مادر یا پدری که با زبان کودکی از نوزاد خود می خواهند تا کلمه بابایی، مامانی را لب خوانی کند سپس با زبان شیرین کودکی تکرار نماید یا انسانی که در آستانه مرگ نزدیکانش از او تست ارزشیابی هوشیاری یا جزئیات زندگی را پس می دهد به نوعی ارزشیابی می شود اما این ارزشیابی حسن خوبی که دارد برای قضاوت کردن نیست تنها برای یادگیری ویا کمک کردن است بنظر می رسد ارزشیابی اگر برای یادگیری و کمک کردن باشد کاملا"ماثر واقع می شود و منتج به نتیجه می گردد .

    به نوعی باید گفت زندگی همان ارزشیابی است و ارزشیابی همان زندگی است.

    کودکی ناگاه شیشه ای را شکست والدینش او را باز خواست می کننداین نوعی ارزشیابی است که اگر از راه صحیح انجام گیرد با توجه به اینکه در متن زندگی واقع شد می تواند کاملا" از آن اهداف ارزشمندی را دونبال نمود.در ارزشیابی چه آگاهانه باشد و چه ناآگاهانه باید از استرس به دور باشد معمولا" ارزشیابی که برای قضاوت کردن باشد همیشه با استرس همراه است واین بدان نتیجه است که ارزشیابی های کتبی اولا"چون تنها با یک نفر سر کار دارد در یادگیری کمترین تأثیر را دارد در ثانی استرس زااست به دلیل این که راهنمایی و کمک و همراهی در آن جایی ندارد در مقابل آن ارزشیابی مستمر و کلاسی و شفایی است که برعکس ارزشیابی کتبی هم یادگیری در آن متحول می شود هم استرس زا و فرد گرا نیست

    واژه ی ارزشیابی:

    واژه‌ی ارزشیابی یک واژه‌ی مرکب و ترکیب از دو واژه‌ی ارزش و یابی است که مفهوم هر کدام جداگانه ارائه می‌شود ارزش به معنی چیز خوب، مطلوب، هدف و مقصود است.

    یابی به معنی پیدا کردن، رسیدن، درک‌کردن، دیدن، شنیدن و طی‌کردن است.

    پس ارزش‌یابی یعنی رسیدن، پیدا کردن، دیدن و شنیدن چیزهای خوب و مطلوب و قضاوت و داوری‌کردن است. در طرف مقابل یا همان ارزشیابی شونده است پس مفهوم ارزشیابی در معنای کلمه ای و واژه ای با سخت‌گیری و مچ‌گیری کاملاً در تناقض است زیرا بدنبال پیدا کردن و یافتن ضعف ها و کاستی ها نیست بلکه بر عکس بدنبال یافتن نقاط قوت و ارائه آن در کلاس برای رسیدن به یادگیری است به همین دلیل با انگشت‌گذاشتن روی نقاط ضعف‌ها و نامطلوب‌ها متناسب نیست چرا که در امر یادگیری ایجاد اختلال می کند و متناسب با معنای واژه ای آن نیست حتی در مفهوم کلامی این واژه و عرف عمومی در میان جامعه چنین برداشتی از کلمه و واژه ارزشیابی به دست می آید اما متاسفانه همان مچ گیری و فشار و سخت گیری که مجریان ارزشیابی از خود بروز می دهند باعث شد تا مفهوم کلمه ای و واژه ای و کلامی این مقوله کاملا" تحت تاثیر قرار بگیرد و فرهنگ و عرف عمومی رادر معنا و مفهوم این عامل به سوی یک مفهوم و معنای دیگری از این مقوله سوق داده شود و در عمل یک محرک استرس زا برای ارزشیابی شونده ها گردد پس در گام اول از ارزشیابی توصیفی باید تلاش کنیم که در فرهنگ و عرف عمومی معنای واژه ی ارزشیابی را درست تلقین و تفهیم نماییم که این خود بسیار کار دشوار و احتیاج به زمان طولانی دارد به این دلیل که تغییر فرهنگ ها بسیار زمان می برد.

    هدف ارزشیابی:

    ارزشیابی یکی از اساسی‌ترین عناصر درسی می‌باشد وهدف ارزشیابی تقوییت فرآیند یادهی و یادگیری است. میزان موفقیت برنامه و ایجاد تغییرات در رفتار ارزشیابی شونده‌ها کاملاً ظریف و علمی است که مختص به اطلاعات، مهارت‌ها و نگرش‌های کلاسی و آزمون‌های پایانی نیست و باید این گزینه را یعنی پرسش‌های کلاسی و آزمون‌های پایانی را جزء بسیار اندکی از ارزشیابی به حساب آورد نه اصل و کل آن چرا که ارزشیابی یعنی آموزش، یعنی یادگیری، یعنی یاددهی، یعنی برطرف‌کردن نقاط ضعف در ارزشیابی‌شونده و دیگران، یعنی تلاش شود در دل ارزشیابی از نامطلوبها و نارساییها و ضعف‌ها به مطلوب‌ها و رسایی‌ها و قوت‌ها رسید و این ارزشیابی هدف و شیوه‌ای است که با اهداف آموزشی و سایر عناصر برنامه متناسب است تا زمانی که دامنه مفهوم و معنی ارزشیابی گسترش پیدا نکند و از محدوده کلاس و سئولات پایانی فراتر نرود نتیجه و بازده کاملاً همان می‌شود که غایت و آرزو و هدف نیست. نگران‌کننده و بی‌ارزش و به هدر رفته است و عملاً ارزشیابی‌شونده‌ها را به مسیر ناصحیح و میان‌بر سوق می‌دهیم. ارزشیابی نقطه پایان جمله نیست بلکه نقطه‌ای از یکی از کلمات جمله است پس باید دقیق شد که یک نقطه، از یک جمله کامل، آیا می‌شود ملاک و میزان قرار گیرد؟ باید هشیار باشیم و این نقطه روشن و اساسی از جمله را باعث روشنایی و ارزش این جمله کرد و به آن هدف غایی و خوب که همان رسیدن به ارزش‌ها و مطلوب‌ها وخوبی‌ها است رسید.

    وقتی ثمره و محصول برنامه‌ی درسی به صورت یک بسته آموزشی در اختیار مخاطبان و مجریان قرار می‌گیرد باید تلاش شود که از شیوه‌ها و روش‌ها و اهداف ارزشیابی توصیه شده برای رسیدن به میزان تحقق اهداف برنامه استفاده کرد و این محقق نمی‌شود مگر مغزها را شستشو داد و یا عذر مجریانی که مدتها با ارزشیابی سنتی و پرسشهای کلاسی و سئوالات پایانی مغزشان برنامه‌ریزی شده خواست چطور می‌شود بدون وارد شدن به پوشه‌ی مغز ایشان انتظار دیگری داشت مگر می‌شود از رایانه‌ای که برنامه‌ای به آن داده شده شیوه و روش دیگری انتظار داشت بعضی از مغزها هنوز به ثبت این برنامه تن نداده‌اند و یا اعتقادی ندارند برنامه را در قالب مکتوب قبول دارند و تلاش می‌کنند که برای رفع مسئولیت و یا عدم ایراد برنامه را در مغز خودشان داشته باشند و هر وقت هم مجلسی و یا جلسه ای و یا سئوالاتی شد بلافاصله تمام گزینه‌های ارزشیابی و اهداف غایی و هدف و شیوه آن را بیان کنند این دقیقاً‌همان برنامه رایانه‌ای می‌شود ولی باید قبول‌کرد که ما رایانه نیستیم ما فراتر هستیم ما دارای فرهنگ هستیم و به همین دلیل هست که می شود به راحتی پوشه یک رایانه را تغییر داد اما پوشه مغز ها چون دارای فرهنگ هستند و فرهنگ سال ها طول می کشد تا بوجود آید پس سال ها هم طول می کشد تا حذف گردد و راه چاره این است که از نیروی جوان جامعه و تحول در متن همین جامعه شروع کنیم. پس باید گفت تنها اعتقاد به این شیوه‌ی برنامه است که آن را به مسیر درست و صحیح سوق می‌دهد و آنهایی که به مغزشان وارد کرده‌اند در اعتقادشان که همان فرهنگشان است نیز باور کنند اعتقادات و اقدامات ارزشیابی صحیح را تشویق به کار کرد برای رسیدن به شیوه مناسب با اهداف ارزشیابی توصیفی .

    در پیشرفت تحصیلی باید حوزه‌های مواد درسی را کاملاً تشخیص داد و شناخت؛ مثلاً ارزشیابی از ماده درسی‌ زبان فارسی باید در سه حوزه‌ی مهارتی، دانش، نگرش باشد و هدف سنجش و اندازه‌گیری اهداف مطرح شده باشند نه چیز دیگری، یا در ماده درسی علوم تجربی ارزشیابی باید در حوزه نوع نگرش، مهارت‌ها و دانستنی‌ها و ... مورد نظر و جهت ارزشیابی علوم تجربی در دوره ابتدایی باشد هر چند که در این حوزه فعالیتهای دیگری نیز باید در ارزشیابی میزان سنجش گنجانده شوند.

    و گزینه‌ی دیگری از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی باید اصول و اهداف ارزشیابی رعایت شوند هدفهای آموزشی، رویکردها، روش‌های ارزشیابی و ابزارهای ارزشیابی و ... از اصول و اهداف ارزشیابی هستند مثلاً در روشهای ارزشیابی که یکی از اصول و اهداف ارزشیابی می‌باشد باید گزینه‌های کتبی، شفاهی، مشاهده‌‌ی رفتار هر کدام درست و صحیح سنجش و اندازه‌گیری شوند. در مورد گزینه‌ی کتبی باید موارد مطرح در این ارزشیابی کتبی کاملاً دقیق و نزدیک به هدف باشد و از ارکان و اهداف و موارد اصلی در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کاملاً بهره‌ جست و از هر نوع سؤال کتبی به اندازه و ارزش آن استفاده نمود برخی موارد جنبه فرآیندی دارند و بعضی هنگام وقوع آن ارزشیابی می‌شوند مثلاً سخن‌گفتن در برابر جمع و اجرای نمایش از سوی ارزشیابی‌شونده و دقت ارزشیابی‌کننده ارزش‌گزاری شود، و دقت نمود رفتارها را درجه‌بندی کرد و کیفیات را به کمیات تبدیل کرد هر چند وقت‌گیر و فرصت زیادی می‌طلبد. پس نوع سنجش در ارزشیابی تأثیر زیادی دارد و باید کاملاً‌رعایت این قواعد و شیوه‌ها را در ارزشیابی نمود. «علمای ارزشیابی معتقدند فقط آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت‌ها،‌توانایی‌ها، دانش و نگرش دانش‌آموز بدهد قابل دفاع است. چنین تصویری زنده،‌ واضح و سیال است و مانند یک تصویر ویدئویی متحرک و زنده است با مشاهده‌ی چنین تصاویر ویدئویی نه تنها معلم، بلکه دانش‌آموز هم می‌تواند شاهد رشد، بالندگی و پیشرفت خود باشد و در پایان سال نیز والدین، معلمان و دانش‌آموزان می‌توانند به درستی قضاوت کنند که به چه هدف‌ها‌یی نایل شده‌اند و چه هدف‌هایی پیش‌رو دارند که باید برای دستیابی به آن تلاش کنند. »

    ارزشیابی سنتی و یادگیری:

    باید تلاش شود که ارزشیابی سعی و تلاش در آموزش و یادگیری باشد و ارزشیابی‌شونده و دانش‌آموز در پایان بتواند درباره خوب و بد قضاوت کند و تشخیص دهد در حل مسائل روزمره به دیگران متکی نباشد اگر چنین شود بسیار به هدف‌هایی خود نزدیک شده‌ایم در غیر این صورت نمی‌توانیم امیدوار باشیم که به تمام مقوله‌های آموزشی دست یافیتیم یا در این مسیر هستیم پس باید تأکید نمود که آموزش و ارزشیابی کاملاً‌در هم شده‌اند و به دنبال یافتن نقاط ضعف نیسیتیم بلکه هدف نهایی آموزش و یادگیری است ارزشیابی امروزی و ارزشیابی سنتی کاملاً متفاوت هستند و با هم‌تناقض دارند چرا که در ارزش‌یابی سنتی به دنبال یافتن نقاط ضعف بودیم و طبقه‌بندی و رتبه‌بندی‌های کمیتی، اما در ارزشیابی مدرن و امروزی به دنبال آموزش و تداوم و استمرار آن و تداعی و استحکام و ماندگاری یادگیری‌ها هستیم و خود نوعی آموزش ـ یادگیری و یاددهی محسوب می‌شود و دقیقاً فرآیندی است آموزشی و پرورشی و تمام تلاش و سعی باید در راستای یادگیری و آموزش باشد در همه‌ی ارزشیابیها در کل می‌خواهیم بگوییم در امر آموزش و یادگیری و یاددهی که تلفیقی از بسیاری از فرآیندها می‌باشند. مهم‌ترین گزینه‌ی این تلفیق‌ها فرآیند ارزشیابی است که از آن باید در راستای سیر صعودی آموزش و یادگیری بهره جست. ارزشیابی باید فرآیندی باشد برای رسیدن به نارساییها و رفع اشکالات، یادگرفتن چیزهایی که یاد نگرفتییم و آموزش چیزهایی که آموزش آنها را فرا نگرفته‌ایم یا آموزش آنها برای ما ماندگار نشد. وقتی یک دانش‌آموز در حال خواندن متن یا مطلبی است در اصل خود ارزشیابی می‌کند و در حین این ارزشیابی یادگیریها و آموزش خود را استمرار و ماندگار می‌کند ارزشیابی یک فرآیند نظام یافته و سیستماتیک برای جمع‌آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات است تا تعیین شود که آیا هدف‌های مورد نظر تحقق یافته‌اند یا در حال تحقق‌یافتن هستند و به چه میزان »

    برای ایجاد تحول در سیستم ارزشیابی پیشرفت تحصیلی باید تلاش کنیم جایگاه ارزشیابی به خوبی شناخته شود و هدف و آرمان و آرزوی ما از ارزشیابی نیز مشخص شود و خواسته‌هایمان از ارزشیابی چه هستند پس ارزشیابی باید بایدها و نبایدها را پاسخ‌گو باشد مثلاً در ارزشیابی یک سطر دیکته چه باید کرد و چه میزان و سنجشی به کار برد یا بهتر است بگوئیم در 20 سطر اگر ارزشیابی شونده در هر سطر یک غلط املایی داشته باشد چه نمره و ارزشی باید به 20 سطر نوشته شده که دارای 20 غلط املایی می‌باشد داده شود؟ آیا طبق روال سنتی شخص ارزشیابی شونده حقش نمره هیچ و صفر است آیا هر سطر که معمولاً دارای 20 کلمه به طور متوسط می‌باشد و از این 20 کلمه تنها یک غلط و در 20 سطر 20 کلمه‌ای تنها 20 کلمه غلط نوشته‌اند یا بهتر بگوییم از 400 کلمه متن 20 سطری تنها 20 کلمه غلط املایی دارند و مابقی یعنی 380 کلمه صحیح نوشته شده‌اند سهم 380 کلمه چه باشد؟ و سهم 20 کلمه چه باید باشد؟ آیا با این وجود هنوز دفاع و تأیید ارزشیابی سنتی کار درست و صحیح می‌باشد یا همان روگردانی که چندین سال است گریبان نظام ارزشیابی سنتی را گرفته کاملاً به حق و طی سالهای آینده به اوج و انفجار خود خواهد رسید ؟چرا ما این همه روی یک گزینه تأکید داریم؟ و همه از نقاط ضعف می‌گویند اما گوش‌شنوائی وجود ندارد ؟و برای به عمل‌رسیدن، کار حضرت فیل می‌شود این فیلان چه کسانی هستند؟ و چرا در راه اعتلای نظام آموزشی و ارزشیابی ما ساز، ناسازگاری را می‌زنند و به بازده و نتیجه و انفجار و بن‌بست نظام ارزشیابی سنتی توجه‌ای ندارند.

    ارزشیابی توصیفی و یادگیری:

    اگر می‌خواهیم آینده‌ی کشور و فرزندان این کشور همراه با پیشرفت و نزدیک‌شدن به هدف غایی و مقصود باشد تمام شرایط و شیوه‌های یادگیری و یاددهی را هر چند سهم اندکی دارند غنیمت بشماریم و استفاده صحیح و مفید از آن داشته باشیم اگر واقعاً پیوند یادگیری و یاددهی همان ارزشیابی می‌باشد و مؤلفه اساسی نظام آموزشی ارزشیابی است پس باید این رشته پیوند و این مؤلفه‌ی اساسی را از بهترین شیوه‌ها و روش‌ها و ظریف‌ترین و حساس‌ترین فرآیندها برای ارزش‌دادن و تقویت و تداوم و مستحکم‌کردم برای ماندگاری و یادگیری و افزایش توان یاددهی انتخاب و جستجو نمود و اعتقاد داشت ارزشیابی می‌کنیم تا به دو مؤلفه نظام آموزشی یعنی یادگیری و یاددهی بهتری دست بیابیم اگر این مراد و اعتقاد واضح و لازم‌الاجرا شده پس باید به بار و بازده و نتیجه کار مربیان و آموزش‌دهندگان امیدوار بود به نظر بنده به دو محور اساسی که د« کتاب ارزشیابی توصیفی الگویی نو در ارزشیابی تحصیلی» آمدند یک محور دیگر اضافه نمود و آن ارزشیابی برای کمک به یاددهی چون خود ارزشیابی نوعی یاددهی هست مثلاً ارزشیابی‌ شونده به نقاط ضعف خود پی می‌برد و به یادگیری بهتری می‌رسد و مخاطبین نیز دقیقاً با توجه و دقت به ارزشیابی فرد ارزشیاب‌شونده به یادگیری بهتری می‌رسند و این خود نوعی یاددهی می‌باشد هر روش و طریقی که یادگیری را بهتر کند نوعی یاددهی یا ابزار یاددهی حساب می‌شود به طور ی که آزمایش کردن و مشاهده از نزدیک خود نوعی یاددهی است و یادگیری را بهتر می‌کند وقتی دانش‌آموزان آزمایش می‌کنند در حقیقت در حال درست‌کردن و خراب‌کردن هستند بعضی مواقع خطا می‌کنند و بعضی مواقع درست و صحیح به نتیجه می‌رسند این همان خود ارزیابی و دارای باز خورد خوب و مناسب می‌باشد و خود ارزشیابی همواره باید مورد نظر باشد و یکی از هدف‌های آموزشی محسوب می‌شود «در کتاب خانم رستگار ارزشیابی در خدمت آموزش از قول کاستاو کالیک می‌آورد باید همواره به خاطر داشته باشیم که هدف نهایی آموزش تبدیل دانش‌آموزان به افرادی است که بتوانند هر زمان که لازم باشد خودشان را ارزشیابی کنند. اگر دانش‌آموزان ما هنگامی که فارغ‌التحصیل می‌شوند، در تشخیص خوب و بد و حل مسائل روزمره‌ی زندگی خود به نظر دیگران متکی باشند تمام مقوله‌های آموزشی ما زیر سؤال می‌رود، زیرا به واقع اهداف عالی آموزشی را گم کرده‌ایم

    اگر چه نباید یک مقوله‌ یا مؤلفه تمام اهداف ما را تحت شعاع قرار بدهد و ما اگر به آن سطح مورد نظر در مقوله‌ای رسیده باشیم دیگر خود را در آخر مسیر پیشرفت و غایت آرمان بدانیم یک مقوله یا فرآیند به تنهایی هدف نهایی نمی‌تواند باشد و نقطه آخر نیست چرا که اگر فارغ‌التحصیلان در تشخیص خوب و بد مسائل روزمره به مشورت‌ با دیگران و نظر دیگران بی‌اهمیت باشند آیا مقوله‌ای آموزش‌ها زیر سؤال نمی‌رود؟ پس ارزشیابی باید مقوله‌ای باشد مناسب و با ظرف‌های خاصی، دقیق و علمی که به همه انتظارها، آرمانها و قبلاً نیز آورده‌ام بایدها و نبایدها را شامل شود با ارزشیابی کردن در جستجوی آن هدف نهایی هستیم که آیا به میزان انتظار یا نزدیک‌به آن رسیدیم و چنانچه فاصله‌ها را از هدف نهایی تشخیص دادیم تلاش خودمان را در این مسیر باید تشخیص داد و شناخت آن را نسبت به فاصله ما از هدف نهایی میزان نمود.

    به عبارت دیگر تلاش ما در رسیدن به هدف نهایی آموزش که از طریق ارزشیابی رقم می‌خورد و دست می‌آید به نسبت فاصله ما از هدف نهایی بیشتر و بیشتر می‌شود پس باید بعد از حصول نتیجه ارزشیابی دقت کرد تلاشی که کرده‌ایم خوب بود و مناسب است یا اینکه باید آن را بیشتر نمود و ابزار و روش‌ها و شیوه‌های آموزشی و تمام مقوله‌ها و فرآیندها و تجویزهای انجام شده را به طریق دیگر به حد مناسبت‌تر رساند و این تأکید باید باشد در رسیدن به هدف نهایی آموزش در هر مقوله‌ای باید تلاش کرد و فقط بعضی مواقع تلاش بیشتر لازم است یکی از کلیدی‌ترین شیوه‌های ارزشیابی نوین و کیفی و اعتقاد داشتن به آن از جانب مجریان این ارزشیابی است یا بهتر بگویم باید به جوابگو بودن این ارزشیابی و تمام زوایا و ریزه‌کاریهای آن وارد شد و لاک پوسیده‌ی ارزشیابی سنتی را به نقطه‌ای کوچک از لاک بزرگ ارزشیابی نوین و کیفی گره زد یعنی اینکه با توجه به این که ارزشیابی سنتی با رویگردانی کاملاً جدی روبرو شد و تاریخ اعتبارش به سررسید اما باید به جعبه فراموشی ملحق نشود بلکه باید به درون ارزشیابی نوین هضم و جذب شود چرا که هدف ما استفاده از تمام راهکارها و شیوه‌ها و مؤلفه‌ها و مقوله‌ها برای آموزش بهتر و ماندگارتر است و ارزشیابی سنتی با توجه به اینکه عمده آن همان امتحان نوبت‌های مختلف به خصوص نوبت آخر یا بهتر بگوییم ارزشیابی کتبی گره خورده بود با توجه به اینکه اگر ما ارزشیابی کتبی و ارزشیابی شفاهی را بخواهیم مقایسه کنیم کاملاً مشخص است که ارزشیابی شفاهی جایگاهی فراتر و ارزشمندتر دارد مثلاً در ارزشیابی شفاهی ما می‌توانیم نوع سئوالات را انتخاب و جابجا و برای هر کدام از ارزشیابی‌شونده‌ها یک نوع سؤال را ملاک قرار دهیم اما درکتبی چنین اتفاقی نمی‌افتد و تنها یک برگ سؤال در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد در ارزشیابی شفاهی تفاوتهای فردی تا حدودی مورد نظر است و رعایت می‌شود اما در کتبی چنین نیست.

    در کل در ارزشیابی نوین و کیفی به دنبال راهکاری هستیم که بتوانیم آموزش و یادگیری و یاددهی بهتری انجام گیرد و به هدف نزدیکتر شویم یا همان رشته پیوند بین آموزش و یادگیری کاملاً این دو مؤلفه را به هم تلفیق و ارتباط دهد و در ارزشیابی نوین و کیفی می‌خواهیم روند آموزش و یادگیری و یاددهی را با هم درآمیزیم و تلفیق کنیم و از آن به بهترین نحو استفاده کنیم و تمام تجویزهای ارزشیابی را نیز تا حد امکان داشته باشیم و مراعات نماییم.

    در ارزشیابی نوین می‌خواهیم تمام دقت خودمان را معطوف آن کنیم که آرامش و علاقه‌ی دانش‌آموزان را برای یادگیری و بازدهی و نتیجه آن را، به هدف نهایی نزدیک و تلاش آن دانش‌آموزان را بیشتر نماییم.

    در ارزشیابی امروزی و نوین می‌خواهم تمام بازخوردهای منفی و آفت‌های ارزشیابی سنتی را نادیده بگیریم و کاملاً دیدگامان تغییر یابد و همچنین تلاش داریم دیدگاه نه بلکه دانش‌آموزان بلکه اولیاء و در کل دیدگاه جامعه را از ارزشیابی به دیدگاهی نو و مثبت و به دور از استرس و اضطراب با تلاش و علاقه و امیدی بیشتر شاهد باشیم و کاملاً عینک خوش‌بینی جامعه را جایگزین ببینیم و اکنون مقدمات آن با ایجاد ارزشیابی از طرف اولیاء و دخالت آن در ارزشیابی مدرسه و حتی دانش‌آموز خود ارزشیابی کند و نتیجه حاصله را با ارزشیابی معلم و مدرسه تلفیق نمائیم.

    در ارزشیابی نوین می‌خواهیم الگوپذیر نباشیم حتی الگوهای مدرن و با ارزش را نپذیریم و تلاش کنیم خودمان مسیر رسیدن به هدف نهایی که همان آموزش و پرورش نیروهای خلاق و با ابتکار و توانمند و تلاشگر است برسیم.

    حتی ‌خودمان الگو نسازیم و تلاشمان این باشد که از تمام موارد و مقوله‌ها و تجویزها و مؤلفه‌ها و فرآینده‌ها بدون الگوی خاصی برای ارزشیابی و پیوند آموزش و یادگیری استفاده کنیم چرا که الگوی بعضی از علمای ارزشیابی که بعضی از آقایان و استادان و دکترا خود هم با آب و تاب نام آن را در کتابشان می‌برند و برای نوشتن یک سطر درباره ارزشیابی چندین بار از منابع و گفته های علمای ارزشیابی غربی استفاده می‌کنند و برای خواندن این یک سطر باید نام چند محقق و نویسنده خارجی را از جلوی چشمانت بگذرانی می‌گویم استفاده از آثار علمای ارزشیابی کشورهای دیگر کار خوبی نیست می‌گویم می‌توانیم از آثار خودمان بیشتر استفاده کنیم پس آثار آقایان خارجی که با الگوی کاملاً‌متفاوت با فرهنگ‌‌ ما تهیه شده‌اند را نیز استفاده کنیم و چکیده‌ی آنها را با فرهنگ خودمان به خوانندگان ارائه نماییم و تلاش کنیم تلاش‌ها را بیشتر برای رسیدن به یادگیری و آموزش بالا ببریم.

    در ارزشیابی نوین خلاصه و لُب کلام می‌خواهیم با اعتقاد عمل کنیم با اعتقاد راسخ به ارزشیابی نوین و فرآیند یادگیری و یاددهی بهتر آن در پیوند این دو، رسیدن به اهداف یادگیری کاملاً مورد انتظار.

    یارب، یارب، یارب به آنچه که فهمیدیم باید باشد و به آنچه فهمیدیم نباید باشد اعتقادمان را راسخ‌گردان.

    نتیجه گیری کلی:

    در نمودار ارزشیابی سنتی اگر دو گزینه رابررسی نماییم1- کمک به یادگیری2- مخل یادگیری- خواهیم فهمید که سیر کمک به یادگیری نزولی است و سیر مخل یادگیری صعودی است همین نمودار زنگ خطر را به صدا در آورد و کارشناسان تصمیم به تغییر آن را گرفتند اما چون در فرهنگ ما رسوخ نمود یا بهتر بگویم یک امر فرهنگی شده تغییر آن کاملا" زمان بر و دشوار است و ما باید از متن جامعه که فرهنگ سازی در آن انجام می شود شروع کنیم سپس در مرحله بعدی روی معلمان و مربیان آموزش لازم را پوشش دهیم تا اینجا مقدمات بیرن آمدن از فضای ارزشیابی سنتی را در متن جامعه بویژه جامعه معلمان آماده نمودیم اما این خلأ باید پر شود و اگر با برنامه و هدفمند ارزشیابی نوین و توصیفی را جایگزین نماییم و روند این جابجایی را دقیق و علمی انجام دهیم با این شروع که ابتدا بعد از فرهنگ سازی و آماده کردن اولیاء مجریان که همان معلمان هستند را کاملا" با آموزش های لازم و با کیفیت، نحوی اجرای ارزشیابی نوین و توصیفی را برای آنان شرح داده وبا نظارت مستمر از اجرای صحیح ارزشیابی نوین اطمینان خاطر داشته باشیم به طوری که روند ارزشیابی و جو و فضای آن مسیری باشد برای رسیدن به یادگیری؛یادگیری که دو سویه باشد هم برای ارزشیابی شونده ومخاطبان یادگیری را افزایش دهد وهم برای ارزشیابی کننده که معمولا" معلم است یاددهی را افزایش دهد پس در ارزشیابی نوین دو هدف عمده رادونبال می کنیم:( 1-یادگیری فراگیران 2-یادگیری معلم برای یاددهی بهتر)چنین ارزشیابی فارغ از قضاوت که عامل استرس است می باشد و بازخوردی قوی برای یادگیری است.

    ارائه پیشنهاد:

    سهم قضاوت کردن را در ارزشیابی نوین تقلیل دهیم زیرا استرس زا و مخل یادگیری است به این صورت که در ارزشیابی ها سهم یادگیری ها و یاددهی ها را افزایش دهیم بدون توجه به قضاوت کردن

    به این صورت که ارزشیابی را برای یادگیری و یاددهی به طور مستمر انجام دهیم

    سپاس فراوان  حبیب اله درخشان دی ماه 1388

     

    منابع:

    ارزشیابی در خدمت آموزش ـ طاهره رستگار

    ارزشیابی توصیفی: دکتر حسنی و دکتر احمدی


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ